نماز در بیشتر ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است.

در آیین مقدس اسلام نماز جایگاهی بس والا دارد. در آیات زیادی برپایی نماز در کنار پرداختن زکات آمده است. تکیه بر این دو رکن، در حقیقت برای بیان این واقعیت است که مسلمان واقعی باید هم در پیوند با خداوند رابطه ای عاشقانه داشته باشد و هم در ارتباط خود با مردم بی تفاوت عمل نکند و تکالیف واجب و مستحب مالی خود را انجام دهد و به فکر محرومان جامعه باشد.

عالی ترین شکل ارتباط عاشقانه با خداوند، نماز است و بهترین شیوه ارتباط با مردم، حل مشکلات مادی آنهاست که با ادای وظایف مالی از سوی مسلمانان این مهم برآورده می شود. در قرآن کریم اقامه نماز و پرداخت زکات، به عنوان محک ایمان و تقوی و اخلاص شمرده شده است و این دو در حقیقت اولین گام وفاداری به دین معرفی شده است. به راستی هر کلام نماز، قوت ایمان را دو چندان می سازد.


نماز در بیشتر ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است.

در آیین مقدس اسلام نماز جایگاهی بس والا دارد. در آیات زیادی برپایی نماز در کنار پرداختن زکات آمده است. تکیه بر این دو رکن، در حقیقت برای بیان این واقعیت است که مسلمان واقعی باید هم در پیوند با خداوند رابطه ای عاشقانه داشته باشد و هم در ارتباط خود با مردم بی تفاوت عمل نکند و تکالیف واجب و مستحب مالی خود را انجام دهد و به فکر محرومان جامعه باشد.

عالی ترین شکل ارتباط عاشقانه با خداوند، نماز است و بهترین شیوه ارتباط با مردم، حل مشکلات مادی آنهاست که با ادای وظایف مالی از سوی مسلمانان این مهم برآورده می شود. در قرآن کریم اقامه نماز و پرداخت زکات، به عنوان محک ایمان و تقوی و اخلاص شمرده شده است و این دو در حقیقت اولین گام وفاداری به دین معرفی شده است. به راستی هر کلام نماز، قوت ایمان را دو چندان می سازد.

 

اهمیت اقامه نماز در کلام رهبر معظم انقلاب

کم رنگی حضور جوانان در مساجد و اقامه نماز مهمترین دغدغه امام راحل بود و رهبر معظم انقلاب نیز بارها حساسیت خود را در این خصوص عنوان کرده اند.

رهبر معظم انقلاب به عنوان عالی ترین مقام حکومت اسلامی که وظیفه اش سیاست گذاری، معماری و تعیین افق های روشن برای جامعه اسلامی است در بیانات و پیام های مختلف خود در حوزه های مختلف علمی، فرهنگی و اقتصادی مسوولان نظام را هدایت و ارشاد می کنند، و یکی از اصولی که از ابتدا تاکنون با اشاره و یا تفصیل ابراز کرده اند و جزو خواسته های اساسی ایشان  می باشد، اقامه نماز است.

ایشان در این خصوص می‌فرمایند: "فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزایی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندس سیستم باید انجام پذیرد، فرهنگ یک جامعه،اساس هویت آن جامعه است.فرهنگ که می‌گوئیم اعم از: مظاهر فرهنگی - مانند زبان و خط و امثال اینها و آنچه باطن و اصل تشکیل‌دهنده پیکرة فرهنگ ملی است مثل: عقاید، آداب اجتماعی، مواریث ملی، خصلت‌های بومی و قومی اینها ارکان و مصالح تشکیل‌دهنده فرهنگ یک ملت است فرهنگ دارای انواعی است و در مهندسی فرهنگ همه این انواع فرهنگ باید مهندسی شوند."

ایشان در پیام خویش به بیست و چهارمین اجلاس سراسری نمازفرمودند: توقع و انتظار این جانب آن است که همه بویژه مسئولان دستگاهها و دارندگان امکانات مادی و معنوی و مدیریتی، عظمت این مسأله را به درستی دریابند و گام در راه عمل نهند، همه بدانند که یکی از مؤثرترین راهها برای کاستن آسیبهای اجتماعی، ترویج نماز است. به این که حتی یک نفر از جوانان و نوجوانان کشور، در نماز سهل انگاری نکند همت گمارید. این یکی از بهترین راهها برای سلامت معنوی و روحی مردم ما و جامعه ما است.

 

فلسفه اقامه نماز در کلام امام صادق(ع)

امام صادق (ع) در ساعات آخر زندگی مبارکشان، بعد از اینکه نزدیکان نزد ایشان آمدند، فرمودند:«لا تنال شفاعتنا من استخف بصلاته» شفاعت ما ائمه نمی رسد به کسی که نماز را سبک بشمارد.

آنچه تاکنون از این روایت معروف مورد توجه قرار گرفته، تاکید بر اهمیت نماز و بزرگ شمردن آن است، این یک سخن معقول و درستی است، اما تمام سخن این نیست، هرچند نماز عمل بزرگی برای رشد معنوی و حتی ارزش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است ولی همه این حدیث ابعاد بزرگتری دارد.

ولایت منهای عبادت و بندگی خدا به خصوص نماز، معنا ندارد و در واقع امام صادق می خواهد بفرماید: ولایت ما حقیقتی است که شکوفایی و باروری ان با بندگی خدا و عبادت صورت می گیرد.

«شفاعت ما نمی رسد» یعنی ولایت ما در بستر توحید و بندگی خداوند جاری و ساری است و آن که نماز را کوچک بشمارد، عملا ارتباط و اتصال خود با ولایت ما را قطع کرده است نه اینکه ما ولایت مان را از او دریغ می کنیم، زیرا در واقع اوست که به ولایت ما نرسیده است.

دوم اینکه روابط نمی تواند جای ضوابط را بگیرد، در واقع حضرت می فرمایند انتساب به ما داشتن به هیچ وجه جای عبادت و بندگی خدا را نمی گیرد، بلکه این انتساب باید آن را بیشتر کند، پیام سخن امام این است که اگر به ما انتساب داری بنابراین خدا را بیشتر عبادت کن، بیشتر در مسیر انسانیت قدم بگذار، نماز و روزه و بندگی و انسانیت را بیشتر کن.

اما مسئله سومی که از آن غفلت شده است این است که همین حقیقت یعنی پیوستگی ، ولایت و عبادت اقتضا می کند که اگر ولایت منهای نماز معنا ندارد، نماز هم بدون ولایت بی معنا و بی محتوا است، آنجا که نماز جماعت های بزرگ وجود دارد اما حاکمیت آنها طاغوتی ومخالف با ولایت الهی و ولایت اهل بیت(ع) است. به عبارت دیگر اسلام حقیقی همان اسلام ولایی است و اسلام وهابی، تکفیری، سلفی و مانند آن همان اسلام آمریکایی است و به تعبیر دیگر اصلا اسلام نیست.

اگر شفاعت اهل بیت به کسی نمی رسد که نماز را سبک می شمارد، به کسانی که اصل اسلام را را کوچک و سبک می شمارند هرگز نخواهد رسید و اعتقاد به اسلام منهای ولایت بزرگترین اهانت و سبک شمردن نسبت به اسلام است.

مسوولان باید توجه داشته باشند که بدون فرهنگ نماز جامعه به سعادت نرسیده و انسانهای فرهیخته و با کمالات برای اداره ایران اسلامی پرورش نمی یابند بنابراین همه باید مقوله نماز را جدی بگیریم.